چهگونه ميتوان عليه هر نظم مستقري شورش کرد و حتي در لحظهي شکست هم فاتح بود؟ از کوچهها و گذرهاي بوينس آيرس تا قلههاي آزتک مکزيکوسيتي، همه و همه، براي او ميدان نبرد بودند؛ او، ديهگو، خداوند ابدي فوتبال، با نام کامل ديهگو آرماندو مارادونا، زادهي شهر لانوس در استان بوينس آيرس آرژانتين، فوتبال بازي نميکرد، بهواقع بازيکردن برايش معنايي نداشت؛ او ميجنگيد، همچون فرماندهاي که همچنان درحال مبارزه براي استقلال آرژانتين است و شايد هم براي اينکه جنگيدن تنها راه مردميست که جز زنجيرهايشان، هيچچيزي براي ازدست دادن ندارند! مارادونا، موضوع و مبناي همهچيز بوده است: فيلمها، کتابها، نقاشيها، مجسمهها، پرفورمنسها، برنامههاي تلويزيوني، مبارزههاي سياسي و حتي يک مذهب! مارادونا آخرين «انسان- خدا»يي بود که به شدت زميني بود ولي زندگي بر زمين را چندان دوست نداشت و به همين دليل بود که با ميل بيپايانش به خودويرانگري، خيلي خيلي زود به زندگي پشت کرد و رفت. کتاب «مارادونا» گزارش/ جستار/ زندگينامهي درخشان «گيم بالاگه» است بر محور يک پسر عصيانگر که جايگاهش والاتر از خداي خدايان فوتبال بود؛ ديهگو خداي زندگي همهي آنهايي بود که از لذت زيستن محروم شده و فقط فوتبال برايشان باقي مانده بود. بالاگه همين خداي همهي تمردها و شوريدگيها را با دقتي مثالي زير ذرهبين آورده و با نثري که به شعر پهلو ميزند، زندگي زيسته و نزيستهي مارادونا را برايمان روايت کرده و نشان داده چرا و چهطور، جهان و مردمانش از افسون او رهايي ندارند.
نويسنده | گيم بالاگه |
قطع | رقعي |
مترجم |
|
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 448 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 13 * 20.5 * 2.6 |
وزن | 340 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است