زندگي نه هيچ شباهتي به دروغهاي هميشگي تلهاسکرين داشت، و نه حتي به آرمانهايي که حزب در تلاش براي دستيابي به آن بود. آرمانهايي که حزب ترسيم ميکرد چيزي بود عظيم، هولناک، درخشان – جهاني برساخته از فولاد و بتن، ماشينآلاتي غولآسا و سلاحهايي وحشتانگيز – ملتي متشکل از جنگجويان و هواخواهاني متعصب که با همبستگي تمام پيش ميرفتند. اما واقعيت شهرهايي بود دلگير و روبهتباهي که مردمانش سوءتغذيه داشتند و با کفشهاي سوراخ لخلخکنان اينسو و آنسو ميرفتند، در خانههاي فکسني قرن نوزدهمي که هميشه از آنها بوي کلم ميآمد. به روايت اورول، جهان در سال نمادين 1984 ميان سه ابرقدرت خيالي، اقيانوسيه و اوراسيا و شرقاسيا، تقسيم شده است. در کابوس دنيايي نهچندان وهمآلود و خيالي، جنگهاي مداوم اين سه ابرقدرت با يکديگر به ويراني عميق و گستردهي جهان و تباهي زندگي مردمان انجاميده است. اگر در مزرعهي حيوانات اورول نشان ميدهد که در پي عصياني عدالتخواهانه چگونه گروهي خودکامه و سرکوبگر به قدرت ميرسد، در 1984 شرح ميدهد که اساساً چرا سازوکار «قدرت» تا اين حد براي «حزب» اهميت دارد.
نويسنده | جورج اورول |
قطع | رقعي |
مترجم | احمد كساييپور |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 356 |
نوبت چاپ | 3 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.8 |
وزن | 330 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است