ميشه فکر مي کردم مرگ چيز عجيبيه اما حالا مي تونم بگم مرگ هرچي هم عجيب باشه از زندگي عجيب تر نيست.مرگ مثل ماشينه که وسط بيابون، کتر جادهاي خراب شده و روز و شب زل زده به آدم ها و ماشين هايي که از کنارش رد مي شدن.اما زندگي يکي از اون ماشين هايي که داره با سرعت از جلو مرگ رد ميشه و به شهرهايي ميره که پر از چراغ و فروشگاه و کافه و موسيقي و سينما و کتابخونهس. پر از اتفاقات و چيزهاي خوبيه که حتي يکي شون رو هم نمي تونين حدس بزنين. تنها بدي زندگي اينه که پر از ترسه، انگار تار و پودش با ترس بافتهن. ترس تموم شدن چيز هاي خوب. ترس تموم نشدن چيزهاي بد. ترس از نرسيدن به کسي که دوستش داري. ترس از دست دادن کسي که بهش رسيدي. ترس از مريض شدن. ترس از جنگ. ترس از به دست نياوردن پول. ترس از تموم شدن پول. ترس از پير شدن. ترس از زشت شدن. ترس از آينده. ترس از مردن. اما تو مرگ آيندهاي نيست که ازش بترسي. همه چيز تموم شده. از جنگ و بمب و مريضي هم خبري نيست. ماشيني که کنار جاده ايستاده هيچوقت تصادف نمي کنه.
نويسنده | مصطفي مستور |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 118 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12 * 20 * 0.8 |
وزن | 110 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است