ترجمه ي متون فلسفي و حفظ معناي قصدشده ي آن ها، به همراه نگهداري تقريبي سبك اتخاذشده توسط نويسنده، کار بسيار دشواري است. به همين دليل بسيار تعجب آور است که تنها مقدار اندکي از محتواي مطالب مربوط به نظريه ي ترجمه به واقع به اين حوزه اختصاص دارد. کانون بحث هاي پوياي پانزده سال اخير، ترجمه ي متون ادبي است و ترجمه ي متون فلسفي به نسبت از موقعيتي حاشيه اي برخوردار است. «[...] زبان فلسفه درختي تنومند نيست که بي حرکت، و چنان آشنا باشد که باعث اطمينان خاطر شود. بلکه فوجي است از پرندگان عجيب و غريب، که پراکنده مي شوند و باز به هم مي پيوندند، لحظه اي فرود مي آيند، آنگاه پر مي کشند و از نظر دور مي شوند.»
| نويسنده | ليزا فوران |
| قطع | رقعي |
| مترجم | ميترا سرحدي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 316 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 12.5 * 19.5 * 1.8 |
| وزن | 250 |
| سال چاپ | 1399 |
هنوز نظري ثبت نشده است