آهاي، هاي، آويژه من!
تو فضاي خنک و آرام درّهاي هستي خرّم،
خالي از خيالهاي خشک و تلخ،
خالي از هوسهاي پوچ و پيچيده،
از دو سو کشيده تا بينهايت
و من طنين هستي خود را در تو ميشنوم،
اي آويژه من!
من در مقامِ شاعر و داستاننويس و منتقد ادبي، نه در هيچ مقامي ديگر، احساس ميکنم... بريدگي ما از زندگيِ فارغ از «گناهِ» دورانِ کودکيِ خودمان و فراموش کردنِ پاکيِ طبيعتِ حياتِ انسانيمان و الوده کردنِ ان با توهّماتِ «بزرگسالانه» بوده است. براي تامّلي در اين يک از هزار و يک علّت، رهروان واديِ «شکّ و سوال» را در يک داستانِ شاعرانه «تخيّلي»، «رياليستي»، «سمبوليک»، به سفري به دوران کودکي دعوت ميکنم. اميدوارم که داستانِ «اي، زندگي!» بتواند در پهنه پُرغوغايِ مشغله دايمِ «تفکّر سياسي»، که با «روشنفکري» مترادف دانسته شده است، گوشه کوچک و فرصتي کوتاه براي خوانده شدن پيدا کند.
(بريدهاي از نوشته محمود کيانوش درباره رمان)
نويسنده | محمود كيانوش |
قطع | پالتويي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 232 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است