حنانه سلطاني در اولين رمانش جسورانه سراغ روايت و ساختن قصهاي رفته است که غافلگيرتان خواهد کرد. رمان «شاه 1298 تهران، 1350 شيراز» روايتي است که عليه تاريخ دست به کار ميشود. رمان دربارهي يک مرد جوان تصويربردار است که در ماجراي جشن هاي 2500 ساله از اعضاي گروه برگزارکننده است. مردي جوان که توانسته در کارش رشد کند و حالا کنار اعضاي دربار قرار گرفته. اما ناگهان همه چيز به هم ميريزد. محمدرضا پهلوي در آغاز جشن ترور ميشود و حالا بسياري از نگاه ها به اوست. اين فرم روايت از دل تاريخ در ادبيات ايران کم سابقه است. اين که زمان را به عقب بازگرداني و ساختاري مهيا کني که طي آن اتفاق ها به شکلي ديگر رقم بخورد. حنانه سلطاني علا.ه بر طرح يک پرسش مهم در باب ترور محمدرضا پهلوي، ماجرايي پليسي مي سازدکه پاي بسياري از نام هاي واقعي و خيالي را به ماجرا باز ميکند.جوري که قهرمان او نيز وارد اين روند ميشود و به نتايج حيرت انگيزي ميرسد. رمان «شاه 1298 تهران، 1350 شيراز» مخاطب را درگير ستجويي مدام در پي حقيقت ميکند. حقيقتي که بارها خود را پنهان ميکند.. آيا محمدرضا شاه مرده است؟
نويسنده | حنانه سلطاني |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 148 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است