| چيزي جز تسليناپذيري و اندوهش او را به حرکت وانميداشت. اندوهش را به سرتاسر دنيا ميبُرد و آن را در دنيا ميپراکند. دون ژوان با اندوهش زندگي ميکرد، مثل يک منبع نيرو. اندوهش بزرگتر و فراتر از او بود. به تعبيري ــ و نهفقط به تعبيري ــ مسلح به آن، اگرچه خودش را به هيچوجه ناميرا نميدانست، ولي ميدانست که آسيبناپذير است. اندوه چيزي بود که سرکشش ميکرد و در عوض (يا به عبارت دقيقتر مرحلهبهمرحله) او را در برابر هر چيزي که پيش ميآمد کاملاً نفوذناپذير ميکرد، پذيرنده ميکرد، و در صورتِ لزوم نامرئي.
| اين دون ژوان اصولاً مانند دون ژوانهاي ديگر نيست. او درگير خسران و يأسي است که او را از تمام آن سبکسريها، شيطنتها و حتي خباثتها محروم ميکند، از تمام ويژگيهايي که، از روايت مولير به بعد، با اين شخصيت اسطورهاي عجين شدهاند. و با وجود اين دون ژوانِ هانتکه احتمالاً هنوز شخصيتي فرانسوي است، فرانسويِ سودازدهاي که روزي از روزها در برابر آشپز بيکارِ روزگار ما، در پورت رويالِ مجاورِ پاريس، پايگاه قديمي يانسنيستها، ظاهر ميشود. دون ژوان هفت سفر را بهسوي هفت زن در هفت کشور از سر ميگذراند، و داستانش را روايت ميکند. گهگاه غنايي افسانهوار دارد، ولي اغلب اوقات چيزي صرفاً رنگباخته و بسيار ساختگي است.
| «در طول دههها هانتکه مصرانه و سرسختانه از چيزي بيش از طرح داستانِ سنتي گريزان نبوده است، و اين بار هم بدل به راوي نميشود، بلکه احضارکنند? لحظهها و مکانها باقي ميماند، کسي که وقتي بنمايههاي داستاني او را براي توجيه، استدلال يا حتي تحول تحت فشار ميگذارند، قاطعانه از آن سر باز ميزند.»
( هانس يوزف اُرْتهايل)
نويسنده | پتر هانكه |
قطع | پالتويي |
مترجم | اژدر انگشتري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 184 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 11 * 18 * 1.1 |
وزن | 120 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است