توماس مان دوستدار قرن نوزدهم بود و آن را قرن غولها ميناميد. موسيقي آن، فلسفه و داستاننويسياش را دوست ميداشت و نيچه را در کنار واگنر، زولا و ايبسن ميستود. ابعاد اين قرن او را محسور خويش ميساخت و صميميتش او را از خود بيخود ميکرد؛ ولي نميتوانست انکار کند که کاوش انسان به خاطر حقيقت و براي دسترسي به آن هنوز از مقصد و مراد خويش بسيار فاصله دارد.
از قرن نوزدهم و تحت تاثير استنتاجهاي فلسفي آن جنگل غولها بود که کتاب بودن بروکس در سال 1900 پديدار شد. آثار کوتاهتري از او تحت عنوان سه دهه که در سال 1936 منتشر شد و کتاب حاضر کم و بيش ترجمهاي از آن است، فاش کننده اشتغال ذهني او با مسئله قرابت هنر و بيماريهاي عصبي، کشش مرگ براي هنرمند، ارتباط تنوع با مرض، و موقعيت هنرمند در يک جامعه بورژوا است. کتاب به پنج بخش تقسيم شده است: گوته، آفريدگار سخن، گوته و تولستوي، آناکارنينا، رنجها و عظمت ريچارد واگنر، فرويد و آينده.
اين اثر پيشتر با نام مقالات توماس مان در نشر هرمس منتشر شده است.
نويسنده | توماس مان |
قطع | رقعي |
مترجم | ابوتراب سهراب |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 270 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14 * 21 * 1.2 |
وزن | 315 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است