اسکندر مي گفت: «وقتي من از تعهد صحبت مي کردم، حرف هاي منو يادداشت مي کرد. کي اين حرف ها را منتقل کرده؟ کي آنتن شونه؟ حالا که جلسه تعطيل شده، وظيفه او هم تموم شده، عشق و عاشقي هم تموم مي شه.»
«چند نفر ديگه هم يادداشت مي کردن، مطمئني کار اوست؟»
چطور مي شود مطمئن بود؟
«روح شاعرانه ش اجازه مي ده...»
«چه ربطي داره، بعضي جلادها، شاعر هنرمند هم بودن، رئيس جمهور آدم کش يوگوسلاوي، شاعر بود.»
نويسنده | جمال ميرصادقي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 130 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 21.5 * 0.7 |
وزن | 135 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است