آنچه اکنون به عنوان رمان عدالت پيش روي خواننده قرار گرفته بازنويسي داستاني است که نوشتن آن در سال‌ 1957شروع شده و به گفته‌ي خود نويسنده قرار بوده در سال 1995 نيمه‌کاره منتشر شود، اما به‌ناگاه شکل و شمايلي پيدا مي‌کند غير از آنچه او سال‌ها پيش گمان مي‌برده و با يک پايان‌بندي متفاوت به دست ناشر سپرده مي‌شود. عدالت، چهارمين رمان جنايي فردريش دورنمات، بعد از سه‌گانه‌ي مشهورش «قول، قاضي و جلادش، و سوءظن» منتشر مي‌شود. بخش اصلي داستان در قالب گزارشِ وکيل جواني روايت مي‌شود که در پيچ‌و‌تاب پرونده‌‌ي يک قتلْ زندگي و حرفه‌اش را مي‌بازد. او تلاش مي‌‌کند تمام جزييات آنچه اتفاق افتاده و قرار است بيفتد را براي مافوق‌ها، دستگاه عدالت و اطرافيانش تعريف کند، يا گزارشي بنويسد تا به قول خودش يک‌بار ديگر ماجرا جلوي چشمش بيايد و اشتباهاتي را بررسي کند که منجر به مرگ چندين آدم بي‌گناه شده است.