يک روز صبح دوستم با صداي آواز آقاي فوفسن در باغ؛ از خواب بيدار مي شود و از او در مورد منبع اين انرژي و شادي سوال مي پرسد. فوفسن پاسخ مي دهد: گاهي اوقات با حس بدي از خواب بيدار مي شوم. غمگينم، روحم افسرده است و بدنم تير مي کشد. از جا بلند مي شوم، لباس مي پوشم و به قبرستان مي روم و برمي گردم و تمام غم و اندوهم از بين مي رود. چون با راه رفتن، اندورفين در بدنم آزاد مي شود...
نويسنده | سزار آيرا |
قطع | رقعي |
مترجم | زينب ساروي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 142 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13 * 20 * 1 |
وزن | 87 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است