فرانتس كافكا در سراسر عمر، نابودي خود را با روشهاي ماهرانهي متعدد به تخيل در ميآورد؛ تصوراتي از آنگونه كه در ميان آه و نالههاي معمولي در مورد يبوست يا سردردهاي مزمن، در يادداشتهاي روزانهاش ثبت شدهاند، از همه چشمگيرترند.
كافكا توانست اين وحشت دروني را كه گاهياوقات با رنجي مطبوع همراه بود و خود او شرحهشرحه و مجروح در مركز آن قرار داشت، در قالب داستانسرايي حكايت كند.
او هيچگونه جهانبيني مشخص يا فلسفهي هدايت كنندهاي نداشت تا آنها را در آثارش با خوانندگان در ميان بگذارد. تنها داستانهايي درخشان تحويل مخاطب ميداد كه از ناخودآگاهي فوقالعاده حساس مايه گرفته بودند. در بهترين حالت، نوعي روحيهي آشنا بر آثارش حكم فرماست؛ حالتي پر رمز و راز كه تشخيص دقيق جزئيات آن دشوار است.
اين امر به سلاخان فرهنگ مدرن امكان داده است كه از او يك صفت بسازند.
«نامهنگاري نوعي رابطه با ارواح است؛ نه تنها با روح گيرنده، بلكه با روح خود آدم كه از ميان سطرهاي نامه هويدا ميشود...عواطف مكتوب هرگز به مقصد نميرسد،بلكه ارواح آنها را در راه مينوشند»
نويسنده | ديويدزين ميروويتس |
قطع | رقعي |
مترجم | محمدرضا پرهيزگار |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 162 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13 * 8 * 20.5 |
وزن | 168 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است