اولش خون بود...
خوني كه آرام و كند راه باز ميكرد وسط زمختي آسفالت خيابان. ميچرخيد ميان آبي كه رقيقش كرده بود و پخش ميشد؛ پخشتر. خوني كه سياه ميزد با رگههاي سرخ روشن و خودش را ميرساند به جدول سيماني كنار جوي و كم كم ميگسترد روي آسفالت. خيابان را خون گرفته بود. خوني كه از شكاف جدول سيماني راه باز كرده بود به جوي خشكي كه تهش يك گربه مرده دراز به دراز افتاده بود و هنوز بو نگرفته بود. گربهاي كه از فرط پيري جان داده بود در جوي آب و خون رقيقشدهاي كه خيابان را پوشانده بود پوستش را رنگ ميزد. پوست خاكياش را...
نويسنده | مهدي يزداني خرم |
قطع | وزيري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 272 |
نوبت چاپ | 23 |
ابعاد | 16.5 * 1.7 * 21.5 |
وزن | 280 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است