آن چه روز خشم در پايان و به شكلي تراژيك به ما ميگويد اينست كه سركوبگرياي كه آن (و روايت دراماتيك دراير) در مقابل خود ميبيند نتيجه هيچ تدبير نهادي يا اجتماعي از شناخت نيست. كليسا، دولت، خانواده، فاشيسم يا هيچ فردي اين سرگوبگري را ايجاد نكرده است. دشمني براي شكست دادن وجود ندارد. هيچ سازماندهي دوباره اجتماعي نميتواند دنيا را تغيير دهد. سركوبگري وارد رمزگان همه زندگي، همه درامها، همه زبانها و همه هنرها شده است. الزامات رويدادهاي مادي، مسئوليتهاي تعامل اجتماعي و متقاضيات گفتار و (خود روايت)، خواب و خيال رمانتيك ما را مجبور ميكنند تا با راه پرمانع دنيا كنار بيايند. مسئوليتها و سركوبگريهاي درام به اندازه مسئوليتها و سركوبگريهاي زندگي، لاجرم روح ما را زمين ميزنند. با اين همه، نهادهاي اجتماعي مانند كليسا و دولت از آسمان نيامدهاند يا از طريق نيروهاي بيگانه به ما تحميل نشدهاند. اين نهادها خود ما هستند. ما آنها را به وجود آوردهايم؛ ما و ديگراني مانند ما آنها را تاييد كردهايم. بينش عميق و تراژيك اين شاهكار عظيم، همين است. بدين خاطر غافلگيركننده نيست كه دراير در گرترود، كه از برخي جهات بازسازي نوستالژيك و تجديدنظرطلبانه همين فيلم است، با قاطعيت و آشكارگي همان چيزي را اذعان ميكند كه در صحنه پاياني روز خشم فقط با كنايه و محتاطانه ميگويد: هيئت اصلي او كه به طرز حيرتانگيزي تحريك كننده، به طرزي تخيلي اسرارآميز و به طرز مسحوركنندهاي افسونگر است، هيچ راهي براي نجات روح خود ندارد مگر با دست كشيدن از كل دنيا، هراس تراژيك روز خشم كه در گرترود به بازشناسي تراژيك تبديل ميشود چنين ماهيتي دارد: زيستن در دنيا معادل دست كشيدن از روح خويش است.
نويسنده | ريموند كارني |
قطع | رقعي |
مترجم | رضا خليلي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 380 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 1.7 * 20.4 |
وزن | 398 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است