آرام و پذيرا بود. با زندان يگانه شده بود، يكي شده بود، اما در زندان نبود. رها در ساحل رامسر، در كوچههاي خشتي يزد بود. لابهلاي شعرها و بين خطوط نقاشيهايش، لاي موهاي عشق گريختهاش، اندي دو فرين زندان بود. بينياز از كندن سلولاش، بينياز از برنامهريزي براي فرار، بينياز از شنا در لوله فاضلاب، يك رستگاري يافته شرقي بود. كهنالگوي خاور ميانه رنجور در او متبلور بود؛ شرمگين و نجيب، با بدني در بند و تخيلي آزاد و روحي رستگار.
نويسنده | آرش رمضاني |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 206 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.2 * 0.9 * 21.2 |
وزن | 231 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است