«سرباز كوكيها» روايت انسانهاي مهجوري است كه غربت هر يك پهنهاي به وسعت و بلنداي يك تپه را ميپوشاند و هر لحظهشان مثل لحظه پيش و لحظه پيش از آن است. انسانهايي كه در مدار غربت خود انگار آدمكي كوكي مدام به تكرار يك عادت گرفتارند. اما هر يك همچنان چراغ نجات خود را در دوردستي بعيد ميجويند تا شايد از ظلمت شب بيپاياني كه گرفتار آناند با چنگ زدن به اين ريسماني بي در كجايي به در آيند. براي آنان حقيقت چون برف براق و سوزان است و عشق خواب خوشي كه هرگز نميبينند. دل ميبندند اما به خيال، و آنچه ميبينند سرابي است از احتمالي بعيد. در اين بلنداي بر مرز ناكجا همهچيز چون بيخوابي دور است و دير، و انسان چه سرباز باشد بر مرزي كه با چند نشانه علامتگذاري شده يا هر كس ديگري، همزاد تنهايياي است كه در نهايت او را به كام خود باز خواهد مكيد.
نويسنده | مجيد همتيمتين |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 124 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.1 * 0.8 * 20.4 |
وزن | 114 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است