قرارشان آخر شب بود. حبيبه كه پس از سالها درمان، مختصري بينايي به دست آورده بود خانه را مثل دسته گل تميز كرده بود. فلاسك سفري چاي، ميوهها در يخچال داخل كيسه پارچهاي، تنقلات در كابينت و قبلهنما آماده بود. حمام رفته بود و موهاي بلندش را دو دست شسته بود...
نويسنده | عليرضا جوانمرد |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 144 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12.5 * 1 * 19.3 |
وزن | 115 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است