حرير خاكستري را از روي تخت بلند ميكنم. اين حرير خودش هم تكليف خودش را نميداند. بيچاره نميداند به كجا تعلق دارد. لباسي كه هيچ كجايت را نميپوشاند. نميدانم ميپوشاند يا عريان ميكند.
آناهيتا اگر اينجا بودي حتما به حرفهاي من ميخنديدي. تو كه نقاشي ميكشي، بگو اين حرير كجاي اثر توست؛ درون آن يا بيرون آن؟
تو خوب ميداني كه اين حرير خودش فلسفهي هنر را به چالش كشيده است؛ بههمان اندازه كه رابطهي ميان ما و مردان را به كشمكش انداخته...
نويسنده | انسيه ملكان |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 142 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 0.6 * 21.5 |
وزن | 173 |
سال چاپ | 1394 |
هنوز نظري ثبت نشده است