چشمهايم را ميبندم. صداي رجبپور ميآيد: «اينا كيان استاد؟ چي كارهايم امشب؟»
صدايي كه شبيه صداي همان بچه ريقوي كلاس آدمخوارهاست ميگويد: «سلام آقا، من... كيفه رو...» دوست دارم چشم باز كنم ببينم هنوز همهچيز مثل هفت سال پيش است. هنوز من به طرف خانه ندويدهام و هنوز كتايون مولايي را نديدهام. يا چشم باز كنم ببينم همهچيز مثل ديروز است. هنوز عكسشان را نديدهام و دارم با كتايون خيلي معمولي زندگي ميكنم. زندگي معمولي، رابطه معمولي، حرفهاي معمولي... و من لابلاي اين همه معمولي، خوشحالم.
| نويسنده | زهرا شاهي |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 168 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.2 * 1 * 21.3 |
| وزن | 173 |
| سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است