هيچ يك از نمايشنامههايم را نميتوانم خلاصه كنم. هيچ يك را نميتوانم توضيح بدهم، به جز گفتن اين كه: همينه كه اتفاق افتاده. همينه كه گفتن. همينه كه كردن. بعضي وقتها از نوعي پافشاري درون ذهنم آگاهم. تصاوير، شخصيتها، پافشاري ميكنند كه نوشته شوند. ميتوان دمي به خمره زد، تلفني گرفت يا دور پارك دويد و گاهي هم در خفه كردنشان موفق شد. ميداني كه ميخواهند زندگيات را جهنم كنند. ولي مواقعي هم اجتنابناپذير ميشوند و آدم مجبور ميشود تلاش كند تا در حقشان نوعي عدالت روا دارد. شايد هم جهنم باشد، ولي قطعا براي من بهترين نوع جهنمي است كه ميتوانم در آن باشم... وقتي نميتواني بنويسي، احساس ميكني از خودت دور ماندهاي.
نويسنده | هرولد پينتر |
قطع | رقعي |
مترجم | غلامرضا صراف |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 134 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13 * 0.8 * 20.1 |
وزن | 119 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است