قاسم چگيني فكرش را هم نميكرد اين پيراهن آبي كه خريده است تا بپوشد و از روستاي سريكوه برود براي خواستگاري به روستاي آبگرمك، آنقدر نونوار و آبي بماند كه چند سال بعد، آن را به تن بكشد و برود بايستد جلوي خانه آق سيد شاطر، كوچه قنات، ميدان هفتتنان، محله لياقتآباد، در جنوب غربي تهران. آبگرمكيها به روستاي ديگر عروس نميدادند؛ هيچوقت؛ ولي اينبار خواستگاري قاسم چگيني را نه نياوردند.
نويسنده | ژيلا تقيزاده |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 124 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 0.5 * 21 |
وزن | 151 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است