فلسفه و تئاتر در طول تاريخ رابطهاي مناقشهانگيز با يكديگر داشتهاند. فلسفه غالبا از تئاتر روي برگردانده و آن را مكان توهم و تباهي اخلاقي قلمداد كرده است؛ تئاتر نيز غالبا به فلسفه پشت كرده و تاكيد داشته است كه درام با كنشها سر و كار دارد نه با ايدهها. اثر حاضر نشان ميدهد كه تئاتر و فلسفه از همان آغاز به نحو سرنوشتسازي به يكديگر گره خوردهاند. افلاطون نابغهايست كه بر تاريخ درهمتنيدگي اين دو حوزه سايه افكنده است. اين اثر افلاطون را نه تنها به عنوان نظريهپرداز تئاتر بلكه به عنوان نمايشنامهنويسي معرفي ميكند كه نوعي دراماتورژي ديالوگمحور درانداخته است، دراماتورژياي كه با نگرش رايج ارسطويي در حوزه تئاتر تفاوتهاي هنگفتي دارد...
نويسنده | مارتين پوشنر |
قطع | رقعي |
مترجم | مرتضي نوري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 424 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.2 * 1.7 * 21.2 |
وزن | 462 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است