شب سر رسيده است. اكنون ديگر كلمات نوشته شده را نميبينم. ديگر هيچ چيز نميبينم مگر دست بيحركتم كه از نوشتن برايتان بازمانده است. اما زير شيشه پنجره هنوز آسمان آبي است. رنگ آبي چشمان اورليا بايد تيرهتر شده باشد. ميدانيد، به خصوص در شب. آن روزها چشمانش رنگش را از دست ميداد تا بتواند به تاريكي زلال و بيانتهايي دست پيدا كند. نام من اورليا اشتاينر است. در پاريس زندگي ميكنم و پدر و مادرم در همينجا معلماند. هجده سال دارم. مينويسم.
نويسنده | مارگريت دوراس |
قطع | رقعي |
مترجم | نگار يونسزاده |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 102 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 0.8 * 21.5 |
وزن | 133 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است