فكر ميكنم نوشتن خلاصه رمان زياد مفيد نباشه براي همين چند تا از فرازهاي رمان رو مينويسم شايد بيشتر به درد بخوره. يكي از شخصيتهاي اثرگذار اين رمان زني به اسم آناداناست كه به او بانوي ترشيهاي همداني ميگويند. قصهگوست و در عالم ترشيها سير ميكند. در نهايت خودش را توي كوزه سركه مياندازد و ترشي مياندازد. ضربالمثل همداني كه ميگويد: زنهاي همداني گنجشك را توي هوا ميگيرند و ترشي مياندازند. كنايه از اين كه از همه چيز ترشي مياندازند. سياست و قصه يكي از حرفهاي اين رمان است و ساخته شدن واژهاي به اسم قصاست. در اين رمان شخصيت اصلي با شخصيتهاي سياسي برخوردهايي دارد. مثلا در كودكي و بعد از كودتاي 28 مرداد و دستگيري مصدق، تخت مصدق را ميبيند كه بالاي سرش پرواز ميكند و مصدق مفلوك و با عصا روي آن نشسته. و يا وقتي هويدا اعدام ميشود با شبح او در عكاسخانهاش مواجه ميشود و حرف ميزند....
نويسنده | فريبا كلهر |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 392 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 2 * 21.2 |
وزن | 441 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است