در سرآغاز اين نمايشنامه شيطان با نام مفيستوفلس، به بارگاه خداوند درميآيد و اگر چه فرشته مقرب به شمار نميرود، خداوند براي او نيروي آفرينندگي قائل ميشود و او را مشايع فاوست بر زمين قرار ميدهد. به اين ترتيب تراژدي فاوست، دانشمندي كه در پي آگاهي بر همه رازهاي جهان و عبور از همه مرزهاي هستي محدود انساني است، بدل به تراژدي بشري ميشود و سينه او كانون جدال جاويدان نيكي و بدي و نيروهاي ايزدي و اهريمني. ماجراي دكتر فاوست از قرن شانزدهم تا به روزگار گوته، و از آن پس نيز تا به دوران توماس مان، نقشمايه بسياري روايتهاي آلماني و اروپايي بوده است. از اين رو براي شناخت گستردهتر اين اثر، تاريخچهاي هم بر «فاوستنامه» نويسي، پيوست پاياني اين كتاب شده است.
| نويسنده | يوهان ولفگانگ فون گوته |
| قطع | رقعي |
| مترجم | محمود حدادي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 272 |
| نوبت چاپ | 2 |
| ابعاد | 14.5 * 1.2 * 21.5 |
| وزن | 313 |
| سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است