خوابيدم، اگر اسم آن لرزيدن را بشود گذاشت خوابيدن، در هزار تويي با سقفي كوتاه و خاكستري و سفيد، هزارتويي كه از نظر معماري يادآور كلينيك آرگو بود با آن راهروهاي تودرتوش؛ گاهي راهروهاي خواب پهنتر بودند و تا بينهايت ادامه داشتند و گاهي باريكتر بودند، مثل دالانهايي در هم پيچيده؛ تكانها و نالههايي كه به خاطرشان از خواب ميپريدم و دوباره به خواب ميرفتم بدترين بخش ماجرا نبودند. آنجا چه كار ميكردم؟ به اختيار خودم آنجا بودم يا نيرويي خارجي مرا آنجا نگه داشته بود؟ دنبال بايخو ميگشتم يا دنبال كس ديگري؟
نويسنده | روبرتو بولانيو |
قطع | رقعي |
مترجم | پوپه ميثاقي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 144 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 1 * 21.5 |
وزن | 143 |
سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است