مرد با پايش صندلي را هول داد و رسول پخش زمين شد. مشت و لگدي كه ميخورد را حس نميكرد. بدنش از درد سر شده بود كه يكباره مثل مار مچاله شد و فرياد زد. درد تا قلبش رفت و تمام رگهاي بدنش تير كشيد. انگار از صورتش، درد پمپاژ شود به همه بدنش. دستش را روي صورتش برد. خون ميجوشيد. نرمي و لزجي صورتش ميگفت ديگر خاتون رسولش را نخواهد شناخت. اينبار روي زمين افتاد بدون تشنج و لرزش. فقط افتاد.
نويسنده | سميه عالمي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 236 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 12.5 * 1 * 19.5 |
وزن | 224 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است