... دستت بر سر دختركيست كه در چشمهاي زلالاش شرم هست و خنده و شيطنت؛ و نگاه تو به زنيست كه روبهرويات نشسته، سر به زير، گلهاي قالي را با انگشت ميخراشد و نگاهات به اشكهايي است كه آرام آرام راه پيدا ميكنند تا جايي كه بتوانند قطره قطره بچكند روي گلهاي سرخ خراش خراش، و زن مانع چكيدنشان نميشود. ميبيني بيآنكه بخواهي، آمدهاي خبر يونس را آوردهاي دادهاي، خانهشان را خراب كردهاي و به عزاشان نشاندهاي. با بيرحمي تمام. و به حال خودشان گذاشتهاي و به درد خودشان و داري ميروي...
| نويسنده | رضا كاظمي |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 120 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.2 * 0.9 * 20.5 |
| وزن | 120 |
| سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است