فرصت را غنيمت دانستم و برايش از چيزهايي كه بايد گفتم و او برايم از ناگفتهها. از كودكي خودش و پوران... از نوجواني و احساس خام و به قول خودش هوس زودگذر داشتن دختري به زيبايي پوران. گفت هوس و شور جواني، نگفت عشق و دلدادگي ميانشان بوده. از جدايي طولاني كه بين پوران و خودش اتفاق افتاد و تحليل رفتن هوسش. از جواني و روزهاي پاياني جنگ ايران و عراق و تغيير افكارش و رشتهاي كه ميخواند و دورهاي به جبهه رفت تا مجروحان جنگي را مداوا كند. از روزهايي كه دلبسته دختر نجيب و مومن همكلاسياش به اسم آسيه شده بود. از اينكه پوران تازه از پدر من جدا شده بوده و مانع ازدواج او با آسيه ميشود كه موفق نشده و مهراد او را پس ميزند. عمو مهراد گفت كه چند...
| نويسنده | عاطفه خزلي |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 456 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.4 * 1.8 * 21.4 |
| وزن | 443 |
| سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است