3 ماه در كرمان بود. در اين مدت به بيشتر روستاها رفته بود. پاپدانا، باب نيزو، دوساري، محمدآباد، در يك روستا خيال ميكردند دكتر است و از شهر آمده. با بچههاشان جلو اتاق صف ميكشيدند و قرص و دارو ميخواستند. هرچه قسم و آيه ميخورد دكتر نيست حرفش را باور نميكردند.
نويسنده | مجيد دانش آراسته |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 88 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 0.5 * 21 |
وزن | 11 |
سال چاپ | 1394 |
هنوز نظري ثبت نشده است