هزاران ماجرا ارزش يك ماجراي حقيقي و فراموش نشدني را نداشت. براي همين هم هست كه همه آنها روي هم به ماجرايي نميارزيد كه در اين آخرين هزاره اتفاق افتاد، وسط سرزميني خشك، مردي ديد، مسلح به نيزه با نشان خانوادگي اشرافي سوار بر اسبي لاغر مردني كه به سپاهي از آسيابهاي بادي ميتاخت. سوار به هوا پرتاب شد و مردي ديگر، كوتاه و چاق، كه سوار بر يابويي بود به كمكش شتافت و فرياد ميزد، به زباني صحبت ميكردند كه او بلد نبود. مرد لاغر خرد و خمير و مرد چاق شكوه كنان و اسب مردني لنگلنگان و يابو بيخيال دور شدند.
نويسنده | جمعي از نويسندگان |
قطع | رقعي |
مترجم | اسدالله امرايي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 184 |
نوبت چاپ | 3 |
ابعاد | 14.3 * 1 * 21 |
وزن | 200 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است