و سولماز، راست گفته بود كه اين جنگ، زماني به آخر ميرسد كه جنگجويي وجود نداشته باشد. گالان كه اينك همه تهمتها و توهينها را به سختي جواب گفته بود به هيچچيز به جز بيرحمانه تر جنگيدن نميانديشيد،و همه ميديدند كه او، همچنان كه تكتك يارانش را از كف ميدهد، باز به خندههاي رعدآساي خويش بازگشته است، اما اينبار، در خندههاي گالان، جرياني خوفانگيز وجود داشت، جرياني كه بوي جنون ميداد، بوي حسرت، بوي استيصال. و سولماز، اگر همصداي گالان نميخنديد، بازي را به كلي باخته بودند.
نويسنده | نادر ابراهيمي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 1612 |
نوبت چاپ | 17 |
ابعاد | 14.3 * 1.9 * 20.9 |
وزن | 1550 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است