اگه من از زادگاهم و بر و بچههاش ميگم بهم ايراد نگيرين. آخه من دلبسته اين سرزمينم. تو پايين پاييناش چشم به دنيا وا كردم، خوب ريشهم تو اين خاك گيره. تو خاك و خولهاش پا به زيمين زدم و قد راس كردم و جون گرفتم. تو مكتبخونهش حرف زدن و زندگي كردنو آموختم، قاطي مشتيهاش و جوونمرداش لوليدم و سرد و گرم روزگار رو مزه مزه كردم، بلت شدم واسه چي بايد گريه كنم و براي كي خنده كنم.... پس اگه دست به قلم بردم و از اونا گفتم و رو كاغذ ريختم به خاطر خودشون بود. فقط اداي دين كردم.
| نويسنده | مرتضي احمدي |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 144 |
| نوبت چاپ | 4 |
| ابعاد | 14.5 * 1 * 21.5 |
| وزن | 200 |
| سال چاپ | 1393 |
هنوز نظري ثبت نشده است