دختر: تو... تو... هيچ مادري... بچههاش رو... نمي... (نقش زمين ميشود، نويسنده مبهوت به دو جسد مينگرد و ناگاه در هم ميشكند، به زانو در ميآيد و زير سيگاري از دستش رها ميشود. تغييير نور. كسي جز نويسنده كه ميان اتاق زانو زده و صورتش خوني است، در صحنه نيست.)
نويسنده: هيچ مادري بچههاش رو نميكشه مگر اين كه اول خودش رو كشته باشه. (نويسنده بر زمين ميغلتد.)
| نويسنده | محمدحسين ناصربخت |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 88 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.5 * 0.4 * 21.5 |
| وزن | 50 |
| سال چاپ | 1387 |
هنوز نظري ثبت نشده است