از مرگ من هشت سال ميگذرد، هشت سال و سه ماه. بارها به اين مرگ، لحظه احتضار و انعكاس وحشت در چشمهايم انديشيدهام. ميدانم كه به آن سختيها هم كه ميگفتند نبوده. اجل معلق كه ديگر اين حرفها را ندارد. يك سنگ گرانيتي لبه پهن كه از طبقه پانزدهم چسبش را ول ميدهد يا يك دانه برنج دم نكشيده سبوسدار كه بيهوا ميجهد ته حلق هم همين كار را ميكنند، گيرم با جان دادني متفاوت.
نويسنده | حامد اسماعيليون |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
تعداد صفحات | 48 |
نوبت چاپ | 9 |
ابعاد | 14.3 * 0.5 * 21.3 |
وزن | 50 |
سال چاپ | 1399 |
هنوز نظري ثبت نشده است