ماجراي داستان به گونه "جريان سيال ذهن "پيش ميرود و حوادث اصلي شكل ميگيرد" .دكتر نون "از هواداران پر و پا قرص دكتر محمد مصدق است .او به گونهاي فعال در متن ماجراها قرار دارد و زندگي اجتماعي او آميزهاي از كار و تلاش و مبارزه است .دكتر نون همچنين در زندگي شخصي، سخت به همسرش وابسته است و به حد افراط او را دوست دارد .اما پس از كودتاي 28مرداد و سقوط دولت دكتر مصدق، دكتر "نون "نيز همانند بسياري از طرفداران وي به زندان افكنده ميشود .فضاي زندان بر جسم و جان او تاثيري سوء ميگذارد تا بدان حد كه گمان ميبرد همسر دلبندش نيز به بند افتاده و در سلول مجاور تحت شكنجه قرار گرفته است .دكتر نون كه تاب تحمل چنين وضعيت شكنندهاي را ندارد، به ماموران ساواك پيشنهاد ميكند تا در راديو و تلويزيون هر آنچه آنان بخواهند سخن بگويد و اعتراف كند و سرانجام، اظهار ندامت نمايد .پس از چندي اين كار با تلاش ماموران ساواك صورت ميگيرد و دكتر نون نيز بلافاصله آزاد ميشود .او وقتي به خانه بر ميگردد، همسرش را صحيح و سالم مييابد .در نتيجه، دكتر نون متوجه ميشود كه همه آن نالهها و ضجههاي همسر، توهمي بيش نبوده است، اما از وقتي كه چشم دكتر نون به تصوير دكتر مصدق بر ديوار، ميافتد، سخت آشفته و پريشان ميشود، زيرا همواره چهره شماتتبار دكتر مصدق را مينگرد و نكوهش جانكاه كه بر او بسيار گران ميآيد ...
نويسنده | شهرام رحيميان |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 112 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.4 * 0.6 * 21.7 |
وزن | 125 |
سال چاپ | 1383 |
هنوز نظري ثبت نشده است