عمو جان در جايي خوانده بود كه تمام اتفاقات عالم به هم مربوط است. خواسته بود در اين باره اظهار فضل كند اما بهش مجال حرفزدن نداده بودند. وليكن، براي يك بار در زندگي حرفش درست بود و آنها كه سر ميز شام گرم خوردن بودند نفهميدند كه چه نخهاي نازكي از هر كلمه، از هر برخورد آني، از هر حادثه جزئي، آويزان است و چهگونه اين رشتهها، مثل الياف رنگين فرشي كيهاني، در هم تنيدهاند. اگر آن پشه ناچيز، در آن شب كذايي، پاي اميرعلي را نگزيده بود، احتمالا، آب از آب تكان نميخورد و مسير سرنوشت اميرعلي و ملكآذر و مادرش و عموجان و شركت واردات نخ و قرقرهسازي عوض نميشد. همچنين سرنوشت من.
نويسنده | گلي ترقي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 264 |
نوبت چاپ | 9 |
ابعاد | 14.5 * 1 * 21.2 |
وزن | 300 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است