| در زمانهاي که فاصلهمان از طبيعت مدام بيشتر ميشود و روزهايمان را در محاصره ديوارها، صفحهنمايشها و هياهوي شهر سر ميکنيم، در آستانه از دست دادن زيستبومي هستيم که زماني آن را خانهمان ميدانستيم و همراه با آن شايد بخشي از خودمان را هم گم کنيم. اما لوسي جونز در فراق بهشت در بند بيم و حسرت نميماند، در عوض ميپرسد چرا و چگونه رابطهمان با طبيعت يا فقدان آن در تمام مراحل زندگي بر جسم و جان و روان ما تأثير ميگذارد.
| جونز با بياني گيرا و بيپرده از تجرب? ترک اعتيادش و مواجه شخصياش با قدرت التيامبخش طبيعت در آن برهه مينويسد، دورهاي مملو از ضعف و استيصال که در آن با تکيه بر ضربآهنگ طبيعت و حس ثبات و پيوستگياي که فراهم ميکند در نهايت تنشهاي جسمي و تلاطمات درونياش را پشتسر ميگذارد. اما زبان روشن و شيرين او در بيان اين خاطرات با روحي پرسشگرش در حکم روزنامهنگاري کارکشته همنشين ميشود و جونز روايتهاي شخصياش را با شواهدي علمي و پژوهشي از پديدهها و تجارب آشناي ما درهم ميآميزد. از خلال گشتوگذارهاي او و دخترش در باغ با تأثيرات طبيعت بر روان کودکان و روند يادگيريشان آشنا ميشويم و همقدم با پيادهرويهاي او در جنگل طي دوران نقاهتش از اين ميخوانيم که چطور تماس با خاک و نور و باران و مواجهه با گونههاي غيرانساني حيات ميتواند موجب کاهش افسردگي و تجديد قواي جسمي شود. اما نگاه موشکافانه و درعينحال همدلانه جونز فقط معطوف به انسان نميماند؛ او نشان ميدهد که با شناختي عميقتر از رابطهمان با طبيعت ميتوانيم ضرورت مواجه عملي و مؤثر با بحران اقليمي را هم بهتر درک کنيم.
| فراق بهشت مرثيهاي براي طبيعت يا گذشتهاي بيعيبونقص نيست، بلکه هشداري همدلانه و دعوتي است مملو از اميد به يادآوري آنچه از ياد بردهايم، دعوت به بازگشت به پيوندهايمان با زمين، با طبيعت و با خويشتن خودمان.
| نويسنده | لوسي جونز |
| قطع | پالتويي |
| مترجم | مريم خدادادي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 276 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 12 * 19 * 1 |
| وزن | 350 |
| سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است