«آدمها همچون نفساند و عمرشان چون سايهاي گذار» اين رمان يک داستان عاشقانه است؛ داستاني عاشقانه ميان دو نوجوان که در گرماي تابستان روي نيمکتي مينشينند و به رؤياهاي هم گوش ميسپارند، از همان دست عشقها که فقطوفقط در نوجواني اتفاق ميافتد؛ با نهايت تازگي و شورمندي، عشقي که شبيه يک آغاز است، آغاز يک تجربه که قهرمان بينام داستان را راهي سفري بيانتها ميکند، سفر به شهر سايهها، شهري با ديوارهايي نامطمئن. از متن کتاب: اين را هم بگويم که حالا ديگر سايه دارم. سايهاي که به بدنم چسبيده. هرجا ميروم، سايه با من ميآيد. اگر از حرکت بايستم، سايه هم ميايستد. اين موضوع آرامم ميکند و خوشحالم: خوشحالم که من و سايهام عملاً يک تنيم. به احتمال زياد فقط آدمهايي که سايهشان را از دست دادهاند اين احساس را درک ميکنند.
نويسنده | هاروكي موراكامي |
قطع | رقعي |
مترجم | ندا بهرامينژاد |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 550 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 21 * 2.5 |
وزن | 450 |
سال چاپ | 1404 |
هنوز نظري ثبت نشده است