رويتهامر، شخصيت اصلي داستان «بازنويسي»، شخصيتي که برنهارد آن را بر مبناي زندگي ويتگنشتاين طراحي کرده، در ابتداي داستان خودکشي مي کند، خودکشي اي که بعد از جنون ناشي از وسواس ايدآليستي اتفاق مي افتد. در بازنويسي شاهد نابودي تدريجي نابغه اي هستيم که بي وقفه مجبور به اصلاح و بازنويسي تفکرات و تصورات خود است، تا جايي که تنها راه حل منطقي به نظرش اصلاح نهايي وجودش مي آيد، يعني خودکشي. در اين روايت عجيب و غريب که گاهي طولاني، گاهي رويايي و در نهايت عميقا وابسته به زبان و ساختارشکن مي شود، رونويسي و تکرار از جمله موضوعات اصلي است: تکرار خانه ها، تکرار ايده ها و نوشته ها. در جهان برنهار دزندگي مارپيچ تکرار شوندهاي است بر مبناي پيش فرض بازنويسي! بازنويسي از يک جنبه کابوس ويراستاران است. ويرايش بي پايان. از جنبهي عميق تر ديگر، چشم اندازي است وحشتناک از نهايت نابودي، با اشاراتي به پيامدهاي آن براي هويتهاي فردي در جهاني که از معنا و مفهومي ثابت خالي شده است.
نويسنده | توماس برنهارد |
قطع | رقعي |
مترجم | زينب آرمند |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 316 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.6 |
وزن | 350 |
سال چاپ | 1403 |
هنوز نظري ثبت نشده است