«آنچه اتفاق ميافتد براي آن مرد ديگر، براي بورخس، اتفاق ميافتد. من در خيابانهاي بوئنوس آيرس قدم ميزنم، گاهبهگاه _شايد از سر عادت_ ميايستم تا به طاقنماي سردري قديمي يا به دري آهني نگاه کنم. از خلال نامهها از احوال بورخس باخبر ميشوم و نامش را در فهرستي از نامهاي کميتهي استادان دانشگاه يا در تذکرهاي از احوال شاعران ميبينم. علاقهاي خاص به ساعتهاي شني، نقشههاي جغرافيا، نُسخِ چاپيِ قرن هجدهم، ريشهي لغات، بوي قهوه و نثر استيونسن دارم؛ آن مردِ ديگر در اين علايق سهيم است، اما به شيوهاي متظاهرانه آنها را تبديل ميکند به اطواري تماشاخانهاي. من در بورخس باقي خواهم ماند نه در خودم (اگر کسي باشم)، اما خويش را بيشتر در کتابهاي ديگران يا در کوککردنهاي پرزحمت گيتار مييابم تا در کتابهاي او. سالها پيش، کوشيدم که خويش را از او برهانم و از اساطير محلاتِ پستِ شهر به بازي با زمان و ابديت رو آوردم، اما آن بازيها اکنون جزئي از وجود بورخساند و من بايد به چيزهاي ديگر رو کنم. و بدينترتيب زندگيِ من سراسر فرار است، و همه چيز را از دست ميدهم، همه چيز را به نسيان يا به آن منِ ديگر ميبازم.
نميدانم اکنون کداميک از ما اين صفحه را مينويسد.»
بريدهاي از جستار «بورخس و من» از خورخه لوييس بورخس، ترجمهي احمد ميرعلايي.
نويسنده | احمد اخوت |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 252 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | * * |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است