فلسفه علم چونان بخشي متمايز از فلسفه در سده بيستم پديدار شد. زادگاه آن تروپاي قارهيي بود، جايي که طرح آراسته کانتيِ اصولِ پيشينيِ ترکيبي، که به نظر ميرسيد براي امکانپذيري تجربه ضروري است، در آغاز سده بيستم با تغييرات انقلابي در علوم و رياضيات روبهرو شد.
فلسفه علم آن بخشي از فضاي مفهومي است که در آن فلسفه و علم با هم روبهرو ميشوند و به ميانکنش ميپردازند. به سخن دقيقتر، اين فضائي است که در آن تصوير علمي جهان ساخته ميشود و به ساختار عام و مجرّد علم به جُستارمايه پژوهش نظري تبديل ميگردد. علم يک فعاليت ميانفرهنگي است و، رويهمرفته، بهترين راهي است که ما انسانها براي فهم و تغيير جهان طبيعي پديد آوردهايم. علم تاريخي بس ديرينه دارد و با احتمال بسيار چونان يک محور بنيادينِ عقلانيت انساني بر جاي ميماند. همواره نياز به بررسي مسئلههاي فلسفي گوناگوني که در علم مطرح ميشوند، براي نمونه ساختار مفهومي يک نظريه علمي مفروض، وجود دارد، ولي همين انگار کوششي انساني که مرزهاي ناداني و خطاها را واپس ميراند و فهم ژرف جهان را عرضه ميکند نيز مطرح است.
اين کتاب، يک فرهنگ واژگان است که هدف آن اين است که همچون يک راهنما و قطبنما در هزارتوي مفهومي فلسفه علم عمل کند.
نويسنده | استاتيس پسيلوس |
قطع | رقعي |
مترجم | موسي اكرمي |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 616 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 3 |
وزن | 740 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است