آري، ما همواره درحال بازگشت به لحظهي آغازين تشکيکيم، لحظهي آغازين پرسش، لحظهي آغازين چيستي و چرايي بودنمان در جهان، آنگاه که سقراط گفت: «زندگي نيازموده، ارزش زيستن ندارد.» يا به عبارت بهتر، زندگي نزيسته، ارزش زيستن ندارد! اينکه همهي مطلقهاي جهان، همهي آن الهيات، قوانين مقدس و تخطيناپذير و همهي آنچه گفته ميشد ازلي و ابديست، برابر يک روز زيستن زندگي يک انسان اجتماعي، از صبح تا شام و بالعکس، ميتواند کوچک، حقير و بيمعنا باشد، شاکلهي چيزيست که فلسفه، هنر و ادبيات در پي فهم و اثباتش بودهاند. «ايوان کليما» در مقام نويسندهي روشنفکري که نه فقط روح پراگ، که روح جهان را دريافته و به ادبيات درآورده، در کتاب «قرب جوار» به سراغ چالش عميق ميان انسان دينخو و زندگي حقيقي رفته است. کليما در اين رمان عظيم، قهرمان درگير امر مقدسش را با جلوههاي حقيقي زندگي مواجه کرده و عشق، جسمانيت الزامي آن و تشکيک حاصل از درک و تجربهي زندگي بهواسطهي حضور در اجتماع ناهمگون انساني را روايت ميکند. قرب جوار، ماجراجويي فکري و فلسفي نويسندهي بزرگ دوران ماست در باب بيهوده بودن موعظههاي اهل وعظ، برابر هرآنچه به نام زندگي بايد خواند.
نويسنده | ايوان كليما |
قطع | رقعي |
مترجم | فروغ پورياوري |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 680 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 13.5 * 20.5 * 4.5 |
وزن | 650 |
سال چاپ | 1402 |
هنوز نظري ثبت نشده است