يکي از نکته‌هاي اساسي و بسيار مهم کار لنين در انقلاب 1917، توان سازماندهي عظيم نيروهاي مردمي، از پير و جوان و زن و مرد بود. ايده‌ي ساختن گروه‌هاي مردمي سازماندهي‌شده در جنگ جهاني دوم کارآمدي زيادي داشت و موجب شکل‌گيري گروه‌هاي چريکي بسياري در سرتاسر اروپا شد. گروه‌هايي که توانستند به بهترين نحو ممکن عليه ارتش هيتلري و ديگر فاشيست‌هاي سرتاسر اروپا از ايتاليا تا بالکان و اسکانديناوي و ... بايستند و با وجود شکنجه‌ها و کشتارها، هيچ‌گاه دست از مقاومت و مبارزه برنداشته و به نمادي ابدي براي همه‌ي مبارزان عليه فاشيسم تبديل شدند. کتاب «گارد جوان» داستاني بر اساس مبارزات يکي از همين گروه‌هاي مقاومت در جنگ دوم جهاني‌ست که به دليل ابعاد گسترده‌ي فعاليت‌شان عليه نازي‌ها، شهرت بسياري يافته‌اند. الکساندر فادايف نوشتن اين رمان را در 1943 آغاز کرد، درست در آغازين روزهاي پس‌از شکست آلمان‌ها در شوروي. زنان و مردان جوان ساکن شهري کارگرنشين در شرق اوکراين، يک سال پيش‌از شکست آلمان از ارتش شوروي، با برنامه‌ريزي و سازماندهي اعجاب‌انگيزي، در راه‌هاي جنگلي و کوهستاني و مخفيگاه‌هاي شهري و روستايي مبارزه‌ي چريکي دامنه‌داري را به انجام رساندند که با توجه به عقب‌نشيني ارتش سرخ شوروي در آن مقطع زماني، آغاز راهي ديگرگون بود که باوجود کشته‌هاي بسيار، به پيروزي ارتش سرخ عليه ارتش نازي منجر شد. فادايف قريب به يک دهه از زندگي‌اش را صرف تحقيق و پژوهش براي نوشتن اين رمان کرد و درنهايت موفق شد يکي از بهترين داستان‌هاي بناشده بر محور مقاومت مردمي را ارائه دهد. گارد جوان رمان درخشاني‌ست که خواندنش در اين روزهاي پرالتهاب که نئونازي‌هاي سرتاسر جهان باز درحال قدرت گرفتنند، الزامي به نظر مي‌رسد!