نويسنده کتاب مي گويد گرچه در آن هنگام نمي توانستم از اين چرخش خبر داشته باشم، عصري از راديکاليسم سياسي در آستانه غرق شدن در عصري از ارتجاع سياسي قرار داشت. مارکسيسم و نقد ادبي از شور و غليان انديشه هايي انقلابي سربرآورد که از اواخر دهه 1960 تا ميانه دهه 1970 به درازا کشيد.
ايگلتون معتقد است نقد مارکسيستي بخشي از آن چيزي است که ماترياليسم فرهنگي خوانده شده و مدعي است که فرهنگ، سرانجام، چيزي نيست که مردان و زنان با آن زندگي مي کنند. اما در عين حال، نمي توان از فرهنگ چشم پوشي کرد، هر نبرد سياسي مهم، از جمله نبردي در پهنه انديشه هاست. کتاب پيش رو نيز به تعبير نويسنده اش براي اداي سهمي در اين مبارزه در يکي از عرصه هاي اصلي علوم انساني نوشته شده است.
تري ايگلتون به نسل منتقدان پاس - لوکاچ تعلق دارد. به اين معنا که بهترين و زنده ترين عناصر نقد مارکس و انگلس، پلخانوف، لنين، تروتسکي، لوکاچ، برشت، بنيامين و آدورنو را گرفته و با «فراسچري» هگلي از اين همه برگذشته و با برآميختن اين عناصر با ساختارگرايي آلتوسر و به ويژه همکار او، پي ير ماشري و بن مايه هاي نقد پساساختارگرايي و نقد فمينيستي، نقد تازه اي پديد آورده که خود آن را نقد سياسي مي خواند
نويسنده | تري ايگلتون |
قطع | رقعي |
مترجم | اكبر معصومبيگي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 128 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.5 * 21 * 0.6 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است