برگه را برداشتم و بخش چسب دار آن را روي در حمام فشار دادم. سرم گيج مي رفت و حس مي کردم که اين خشم آني بدنم را ناگهان گداخته و دردناک کرده است. حوله ي سفيد را به ديوار آويختم و شير آب داغ را باز کردم. رخت ها را از تن بيرون آوردم و زير آب ايستادم و چشم هايم را بستم و گذاشتم قطره هاي پرشتاب شانه هاي خسته ام را مالش دهد. چشم هايم را که باز کردم، دوباره از خشم لرزيدم. با نوک دمپايي توده ي درهم موهاي کوتاه و سياه را از روي دريچه ي گنداب کنار زدم و با جاروي کوچک حمام برداشتم و دل آشوب انداختمش در سطل خاکروبه و چندبار دستم را شستم. پس از حمام، برگه ي ديگري زير قبلي چسباندم و بر آن نوشتم:
به گمانم بايد به فکر درمان کارساز باشيد؛ زيرا سخت به ريزش مو دچاريد. لطفاً لطفاً لطفاً بعد از آب گرم گرفتن، کف حمام را از موهاي خود پاک کنيد.
لباس پوشيدم و خواستم به آشپزخانه بروم که باز جا خوردم: روي در يخچال برگه ي چسب دار زردي بود و روي آن نوشته بود ...
كتاب ديدآور
نويسنده | تبسم غبيشي |
قطع | پالتويي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 100 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 13 * 20 * 0.5 |
وزن | 90 |
سال چاپ | 1399 |
هنوز نظري ثبت نشده است