دوتا كوه چنان نزديك هم شده بودند، انگار ميخواستند به گوش همديگر حرف بزنند. اين زوار فوضولي كرده از ميان اين دو كوه رد ميشدند، نميگذاشتند كه حرف اينها تمام بشود. ماهم مثل همه فوضولي كرده از ميان دوكوه رد شديم اما شنيديم كه با هم ميگفتند صحراي پشت من بهتر است. او ميگفت صحراي پشت من خوبتر است.
خانم فردا كوچ است جلد سوم از مجموعهي سفرنامههاي قديمي زنان، شرحسفر سكينه سلطان ملقب به وقارالدوله از همسران ناصرالدين شاه، به مكه و عتبات است.وقارالدوله سفرش را چهار سال بعد از كشته شدن شاه و زماني كه به همسري معتصمالملك درآمده، شروع ميكند ولي همچنان در اين سفر به ياد ناصرالدين شاه است و خاطراتي را از او ذكر ميكند. جذابيت سفرنامههاي زنان در اين است كه در كنار اتفاقات سفر، ريزهكاريها و روزمرهگيها را همثبت كردهاند و اين روايت جزئيات است كه به ما امكان ميدهد تصوير روشنتري از آن دورهي زماني داشته باشيم. در اين سفرنامهها متن به زبان شفاهي نزديكتر ميشود و صراحت و جسارت زنان راوي، وجوه ناديدهاي از آن دورهي تاريخي را به ما نشان ميدهد.
نويسنده |
|
قطع | جيبي |
مترجم | زهرا صالحيزاده |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 200 |
نوبت چاپ | 7 |
ابعاد | 11.5 * 16.5 * 1.2 |
وزن | 123 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است