در بالاي رود لندن كه عبارت از تايمز باشد چندي پل از آهن و سنگ ساختهاند. قديمترين پلها پلي است مسمي به لندنبريج.
اهالي مملكت نازك مزاج و نازك طبيعت ميباشند. اغلب خواتين و نسوان لطيفشان از برگ لطيفتر و نازكتر ميباشند. بدون اغراق كمرشان از حلقه دست باريكتر است و مزاجشان نازك و زودرنج وليكن بسيار باادب در محاورات.
دكانها بسيار باصفا، خوشساخت، پيشگشاده، مشتمل بر اورسيهاي آينهدار، طريق چيدن اشياء در آن به حدي به سليقه است كه مزيدي بر آن متصور نيست.
روح شهر كلاف پيچيدهاي از عناصر ديدني و ناديدنيست و در شكلگيري اين روح، روايت مسافران سهم انكارناپذيري دارد. تصوير خيالي كه از لندن در ذهن همه ما نقش بسته است از توصيفات و غافلگيريهايي پديد آمده كه ايرانيهاي پيشين سوغات آوردهاند. گزارش اولين مواجهه با شهر موضوع اين كتاب است؛ لندن مسافران قاجاري.
كتاب «آسمان لندن زياده ميبارد» سومين جلد از مجموعه «تماشاي شهر» است كه در هر جلد از خلال گزيده سفرنامهها، نگاه ايراني به هويت يكي از شهرهاي دور را ترسيم ميكند.
نويسنده | علياكبر شيرواني |
قطع | پالتويي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 228 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12 * 1.6 * 20 |
وزن | 178 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است