در روحم طوفاني بر پا شده بود و در خود هيجاني آميخته با شادي احساس ميكردم. اين جمله و آن نام كه براي نخستين مرتبه به گوشم ميخوردند تا تار و پود روحم رخنه كرده، با خود مشغولم داشته بودند. نه آن جرئت را داشتم كه اين گفته را همچون ساير حرفها دروغ و تزوير بپندارم نه آن فداكاري را داشتم كه كاملا با حقيقتش يكي بدانم. گيج و آسيمهسر گشتم. اما از آن هم غافل نتوانستم بود.
زهره! اين اسم به گوشم آشنا ميآمد، اما او را نميشناختم. هر چه انديشه كردم چيزي دستگيرم نشد و طرفي نبستم. كبوتر خيال به بام حيرت نشست.
| نويسنده | محمدجعفر معينفر |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 100 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.2 * 0.5 * 21 |
| وزن | 124 |
| سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است