در آن لحظهها، بيدرنگ به سرم ميزد پنجره را رها كنم و بدوم دنبال يك آينه تا صورت خود را در آن ببينم، صورتي كه ميدانستم دارد لبخند ميزند، نيز ميدانستم كه به دلم نخواهد نشست، صورتي كه از مرگ پدر و مادرم بيرون ميجهيد، از محلهام كه در آن هميشه خدا روز بود، از خانه ماچيسته كه در آن با سرنوشتم بازي ميكردم و با اين همه جايي بود كه سرنوشتم براي اول بار يكسره به خودم تعلق داشت...
نويسنده | روبرتو بولانيو |
قطع | جيبي |
مترجم |
|
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 96 |
نوبت چاپ | 4 |
ابعاد | 12 * 0.6 * 16.5 |
وزن | 79 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است